نظامهای سیاسی متکی به آمریکا به سرعت قابل فروپاشی هستند
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۸۰۱۸۴
فرمانده کل سپاه پاسداران با بیان اینکه وقتی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد شاهمهرههای شطرنج سیاسی دشمن از دست رفت، گفت: نظام های سیاسی متکی بر ایالات متحده آمریکا به سرعت قابل فروپاشی هستند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران صبح امروز (پنجشنبه ۲۱ مهر) در همایش ملی جهادگران تبیین در دانشگاه، ضمن تبریک فرارسیدن ایام ولادت پیامبر اسلام (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ص) گفت: افتخار میکنم در این لحظههای حساس و سرنوشتساز انقلاب اسلامی در جمع اساتید برجسته دانشگاههای کشور حضور دارم که به جانهای جوانان آگاهی میبخشند و سازندگان بنای فکری و زیرساخت ذهنی جامعه جوان کشورمان هستند و با مجاهدتهای علمی مبتنی بر اندیشه و تفکر الهی و انقلابی جامعه جوان ما را برای پذیرش نقشهای بزرگ در آینده روشن تمدن در حال ظهور اسلام در عصر جدید به عهده دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اتفاقاتی که امروز در درون کشور ما جاری است دقیقاً ظهور عینی بزرگترین تقابل بین انقلاب اسلامی و نظام در حال افول سلطه است و جوهره اصلی این تقابل راهبردی، تقابل جهل و آگاهی است. منشاء و ریشه این ناآرامیها به طور دقیق بر اساس دادههای اطلاعاتی دقیق در کانون و قلب نظام سلطه نهفته است. این نبردی است که از درون خیابانهای شهرهای ما تا واشنگتن ، نیوریورک، لندن، تلآویو، ریاض و امثال این پایتختها امتداد دارد.
وی افزود: درگیری در نقاط مجزایی در نقاط مختلف شهرهای ما جاری نیست، این درگیری در مساحت عظیمی از این عالم جریان دارد. این جنگ از ورای جدل، ماورای دیوارها و مرزها امتداد دارد. هر چند گرفتاری و درگیری بین خود این ها شدید است. شما این ها را متحد و موتلف می پندارید اما قلب هایشان پراکنده است ولی به ظاهر یک جبهه ائتلافی عظیم را برای تغییر تاریخ، صحنه سیاست جهانی و تغییر جغرافیای سیاسی جهان و همچنین تغییر هندسه سیاسی و امنیتی قدرت در جهان شکل داده اند.
فرمانده کل سپاه تصریح کرد: جهان در حال گذار از ساختار پوسیده و کهن در حال افول قدرت به یک سازماندهی جدید است. آنچه که امروز مشاهده می کنید تراکم شکست های متوالی و سریالی نظام سلطه طی بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی است. این یعنی یک انتقام متراکم ناشی از انباشتگی شکست ها که به مارپیچ نزولی قدرت نظام سلطه انجامیده است.
وی ادامه داد: اتفاق بزرگی که صورت گرفته این است که حجم واقعی قدرت دشمن در طول زمان کاهش یافته است. ما با گرادیان بسیار شدید از نرخ تنزیل قدرت نسبت به زمان در نظام استکباری مواجه هستیم که اساساً به دلیل از دست رفتن قدرت ارعاب دشمن است.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه وقتی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد شاهمهرههای شطرنج سیاسی دشمن از دست رفت، تصریح کرد: اولین پیام این بود که آمریکا نمیتواند از نظامهای سیاسی متحد خود حمایت کند و نظامهای سیاسی متکی بر ایالات متحده آمریکا به سرعت قابل فروپاشی هستند. این مسئله برای آمریکاییها بسیار سخت بود و برای آنها یک نظریه تولید کرد.
وی افزود: با وقوع انقلاب اسلامی، ارعاب در دل همه متحدان آمریکا افتاد و در عین حال مشعلهای امید در درون ملتهایی که خواهان آزادی از سلطه آمریکا بودند، روشن شد. اولین واکنش نظام یافته و سازمان یافته دشمن به این تغییر موازنه جنگ بود. تصور جهانی این بود این جنگ که به مفهوم حقیقی آن در جغرافیای سیاسی جهانی انجام شد، در سطوح اقتصادی و عملیات روانی جهانی بود. در سطح نظامی ما با یک ارتش سازمان یافته ولی حمایت شده از سوی همه قدرتها مواجه بودیم. پس ابعاد جنگ جهانی بود و یک ملت تنها.
منبع: دانا
کلیدواژه: نظام های سیاسی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۸۰۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563